به گزارش مجله خبری نگار، نیمه خرداد در تقویم ایران اسلامی برای همیشه عزای عمومی است، این نامگذاری و تعیین عزای عمومی از سوی بنیانگذار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) با تعابیر ویژهای همچون «نقطه عطف انقلاب اسلامی» و «سرآغاز نهضت» صورت گرفت و تأکید ایشان بر فراموش نشدن این روز، جنایت حکومت طاغوت و فداکاری مردم بود.
دهه سوم حکومت دومین شاه خاندان پهلوی شاهد اتفاقاتی بود که همچون جرقههایی زمینهساز قیام مستضعفان شد و شعاعهای نور آن از دیروز تا فردا و حتی تا قلب اروپا و آمریکا و سرزمینهای اشغالی پیش رفته؛ اتفاقاتی که با درونمایه ظلمستیزی و حقطلبی بود و این آرمانها و موتورهای محرک امروز در میان جوانان، استادان و دانشگاهیان آمریکایی که روزگاری محمدرضای ظالم را در ایران به قدرت رساند و از جنایاتش حمایت کرد، رسوخ کرده و فریاد خشم آنها، پایههای نظریههای نظام استکباری و سرمایهداری را متزلزل کرده است.
حرکت، محصول آگاهی است و اتفاقات سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ حرکت بزرگی را رقم زد، حرکتی که همچون گلوله کوچک برفی در دامنه تاریخ به راه افتاد، تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید و حمله ماموران حکومتی به مدرسه علمیه فیضیه قم از زمینههای اساسی و اصلی قیام ۱۵ خرداد بود، خرداد سال ۴۲ مقارن با محرم شده بود و از دستگاه امنیت حکومت طاغوت پهلوی سه منع مهم برای سخنرانان تعیین کرده بود:
۱) علیه شخص اول مملکت سخن نگویند
۲) علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود
۳) به مردم نگویند که اسلام در خطر است.
اما امام خمینی (ره) در عصر سیزدهم خرداد که عاشورای حسینی بود، در مدرسه فیضیه سخنرانی پرحرارتی ایراد کرده و به هر سه محور ممنوعه با شور بسیاری پرداختند که همین امر موجب بازداشت شبانه ایشان و شروع تبعید شد، با انتشار خبر دستگیری امام، راهپیماییهای اعتراضی در ورامین و قم شکل گرفت که دژخیمان ظالمان پهلوی به مقابله پرداخته و تعداد بسیاری را به شهادت رساندن که عدد آن در برخی بررسیها و اسناد و خاطرات تا دو هزار نفر ثبت شده است.
در این واقع دو نکته قابل تأمّل و توجه است، اول نقش اعتقادات و اسلام و بیداری آگاهی مردم و دوم علت دستگیری امام و شروع نهضت و قیام؛ نکته نخست همیشه مورد تأکید امامین انقلاب بوده و هست، امام خمینی (ره) پیش از پیروزی انقلاب در پیام خود به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، دعوت به مطالعه اسلامی و اعتقادی کرده و در پایان پیام میگویند؛ «اینجانب با کمال تواضع دست خود را بهطرف تمام جناحها که در خدمت اسلام هستند دراز میکنم و از همه استمداد میکنم که با هم پیوستگی همه جانبه در راه بسط عدالت اسلامی که یگانه راه سعادت ملت است، کوشا باشند؛ و از سایر جناحها که در تحت تأثیر تبلیغات سوء اجانب واقع شدهاند و مطالعات صحیحی در قوانین اسلام به همهی ابعادش ندارند، تقاضا میکنم که در کار خود تجدید نظر کنند و با احتراز از غرض و تعصب، به مکتب بزرگ همه جانبهی اسلام نظر و در آن مطالعۀ دقیق کنند، و پس از بستن عقیده به آن، مکتبهای دیگر را رها و به گروه مسلمین پیوسته تا با وحدت کلمه از دخالت اجانب و عمال خائن نالایق آنهادر امور کشور جلوگیری و آنهارا از کشور خود برانند. از خداوند قادر متعال توفیق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.»
همچنین در فراز دیگری تأکید میکنند که: «سرلوحهی هدفتان اسلام و احکام عدالتپرور آن باشد؛ و ناچار بدون حکومت اسلامی عدالتخواه، رسیدن به این هدف محال است. تولاّ و تبرّا دو اصل اساسی اسلام است: باید با حکومت عدلْ موافق و به حاکم عادل دل ببندید» و «باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایهگذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم ـ صلیالله علیه و آله و علیهم اجمعین ـ و در شناخت طرز تفکر آنهااز نقطۀ اقصای معنویت و توحید».
در مکتب امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله العالی) که ریشه در معرفت توحیدی شیعه و اسلام ناب دارد، تعداد همراهان شرط نیست و پیمودند راه حق مهم است و برهمین اساس امام (ره) در جای دیگری از این پیام خاطرنشان میکنند: «مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام بهطور کامل میباشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست و گمان نکنید زیادی افراد هرچه باشد شما را به هدف نزدیک میکند و پس از وصول به هدف، آنهاقابل تصفیه هستند. باید بدانید و میدانید که قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر میزنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار میاندازند یا نابود میکنند. از تجربههای سابق عبرت بگیرید. »
رهبر معظم انقلاب هم با پیروی از راه مراد و استاد خود، معرفی اسلام ناب را برای جهانیان سرلوحه تبلیغ خود قرار داده و از ۱۰ سال قبل قلبهای آزادگان جهان بهویژه جوانان را که دلهای آمادهتر برای پذیرش حق دارند مخاطب قرار داده و اسلام و قرآن را که مایه آزادی و آزادگی و گسترش عدالت در دنیا است، معرفی کردهاند.
ایشان در نامهای با عنوان «به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی» در سال ۱۳۹۳ نوشتند: «من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حس حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.»
این نامه در پی اهانت نشریه فرانسوی به وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) منتشر شد و امام خامنهای در آن از و جوانان درخواست میکند که بدون پیشداوری و با استفاده از منابع دست اول اسلام در مورد این دین الهی تحقیق و پژوهش کرده و آگاه کسب کنند و همین کسب معرفت و آگاهی، کلیدواژه جوش خروش و حرکت انسان در مسیر آزادی و مقابله با ظالم است.
رهبر معظم انقلاب از وجدانهای بیدار را مخاطب قرار داده و میگویند: «اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید.»
سال بعد و به دنبال اتفاقات تروریستی فرانسه با تشریح رفتار دوگانه غرب در پذیرفتن حکومتهای تروریستی منطقه و سرکوب نظامهای مردمسالار و همچنین پشتیبانی از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی در نامهای با عنوان «به عموم جوانان در کشورهای غربی» مینویسند؛ «مردم ستمدیده فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانههای خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانوادهی فلسطینی دهها سال است که حتّی در خانهی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرکسازیهای رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز بهطور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای به ظاهر مستقلّ بینالمللی قرار گیرد، هر روز خانهی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند»
ایشان ادامه میدهند: «جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشهی خشونتزا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» در این نامه هم آشکارا دعوت به اندیشه و تفکر و پژوهش شده است.
در نامه اخیر امام خامنهای به دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین باز هم بر عناصر تفکر و تعقل و بررسی اسناد و همچنین ایستادگی در مسیر ظلمستیزی تکیه شده است، عناصری که بر اساس نظر برخی کارشناسان، پایههای اصلی معرفت اسلام ناب است و در جای جای قرآن و روایات به تعقل و تفکر تأکید و سفارش شده، از طرفی دیگر مقابله با ظلم و ظالم و طرفداری از حق و مظلوم هم از اصول محکم مکتب انقلاب و اسلام است.
ایشان با بیان تاریخچهای از تشکیل دولت جعلی صهیونیستی و بررسی ابعادی از ظلم به مردم فلسطینی، نوید ایستادگی در طرف درست تاریخ و پیروزی نهایی را به دانشجویان آمریکایی میدهد و در پایان وظیفه تبلیغی خود برای اندیشه اسلام ناب محمدی را هم انجام داده و میفرمایند: «درس قرآن به ما مسلمانان و به همهی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ (۱) و درس قرآن دربارهی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون. (۲) جبههی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظایر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله»
اما نکته دوم در ماجرای نیمه خرداد علت دستگیری حضرت امام (ره) است که به گفته برخی کارشناسان، علت اصلی سخن از رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین بوده چراکه قبل از ۱۳ خرداد سال ۴۲ هم سخنرانیهایی علیه شخص شاه و نظام طاغوت پهلوی داشتند، اما صهیونیسم جهانی آگاه شدن مردم از جنایات خود را برنمیتابید و همچون امروز که فضای مجازی را سانسور میکنند و صفحات و کانالها را میبندند و آزادگان را حتی در به اصطلاح آزادترین کشورها، از پیر و جوان تا دانشجو و استاد را به بند میکشند، امام (ره) را هم دستگیر و تبعید کردند تا جلوی آگاهی مردم را ببندند.
امروز هم بزرگترین تلاش نظام استکبار و صهیونیسم جهانی، جاهل نگاهداشتن ملتها و مردم دنیا نسبت به ظلم و جنایات خود است و تلاشهای امام خمینی (ره) و امام خامنهای و شاگردان مکتب اسلام و انقلاب، آگاه کردن دنیا پردهبرداری از ظاهر شیک و اتوکشیده خونخواران عالم است و امروز شاهدیم که ندای آزادیخواهی و ظلمستیزی از دانشگاههای آمریکا و اروپا هم به گوش میرسد.